تاریخ فارسی
history.wikibix.ir

آرامگاه سورنا کجاست

نویسنده : محمد پارسایی | زمان انتشار : 30 خرداد 1400 ساعت 15:05

تندیس یک فرد پارتی که گفته می‌شود شمایل سردار سورنا است.

[۱]

این مجسمه در

ایذه

پیدا شده و در

موزه ملی ایران

است.

سورنا یا سورن (سردار سپهبد رستم سورن پهلو)[۲] (۸۲–۵۳ پیش از میلاد) فرزند آرخش (آرش) و ماسیس[۲] سپهبد ایران در زمان اشکانیان که با وجود عمر کوتاهش از شهرت خاصی در میان مردم باستان برخوردار بوده‌است و او اصالتی ایرانی دارد.

بر پایه گفتهٔ پلوتارک «سورنا در دلیری و توانایی پیشروترین پارتی/ایرانی دوران خود بود.» پلوتارک همچنین از سورنا به عنوان بلندقدترین و خوش چهره‌ترین مرد زمان خود یاد کرده‌است.[۳][۴]

همچنین برخی از اساتید دانشگاه، سورنا را همان رستم که در شاهنامه آمده می‌دانند.[۵]

زندگی[ویرایش]

سورنا سردار پارتی معاصر اشک سیزدهم، ارد دوم (قرن اول ق م) وی از نظر نژاد و ثروت و شهرت پس از شاه رتبهٔ اول را داشت و به سبب نجابت خانوادگی در روز تاجگذاری پادشاه حق داشت که کمربند شاهی را به کمر بندد. سورنا ارد را به تخت نشانید و شهر سلوکیه را متصرف شد و اول کسی بود که بر دیوار شهر مذکور برآمد و با دست خود اشخاصی را که مقاومت می‌کردند به‌زیر افکند. وی در این هنگام بیش از ۳۰ سال نداشت، با این وجود به احتیاط و خردمندی شهره بود و بر اثر این صفات کراسوس سردار رومی را مغلوب کرد، چه نخست جسارت و تکبر کراسوس و یأسی که بر اثر بدبختی‌ها سورنا را دست داده بود، به آسانی وی را در دامهایی افکند که سورنا برایش گسترده بود. با وجود این ارد به جای اینکه سورنا را پاداش نیک دهد، بر او رشک برد و نابودش کرد.[۷]

سورنا (سورن پهلو) یکی از سرداران بزرگ و نامدار تاریخ در زمان اشکانیان است که سپاه ایران را در نخستین جنگ با رومیان فرماندهی کرد و رومی‌ها را که تا آن زمان در همه جا پیروز بودند، برای اولین بار با شکستی سخت و تاریخی روبرو ساخت.

او از خاندان سورن یکی از هفت خاندان معروف ایرانی (در زمان اشکانیان و ساسانیان) بود. سورن در زبان فارسی پهلوی به معنی نیرومند می‌باشد.[۸] (نمونه دیگر این واژه در کلمه اردیسور آناهیتا یعنی ناهید بالنده و نیرومند بکار رفته‌است).[۹] از دیگر نام‌آوران این خاندان ویندهفرن (گندفر) است که در سده نخست میلادی استاندار سیستان بود؛ قلمرو او از هند و پنجاب تا سیستان امتداد داشت.

ژول سزار (Julius)، پومپه (Pompée) و کراسوس (Crassus) سه تن از سرداران و فرمانروایان بزرگ روم (موسوم به تریوم‌ویرات اول) بودند که سرزمین‌های پهناوری را که به تصرف دولت روم درآمده بود، به‌طور مشترک اداره می‌کردند. آن‌ها در سوم اکتبر سال ۵۶ پیش از میلاد در نشست لوکا (Luca) تصمیم حمله به ایران را گرفتند.[۱۰]

کراسوس فرمانروای بخش شرقی کشور روم آن زمان؛ یعنی شام بود و برای گسترش دولت روم در آسیا، قصد حمله به ایران و هند را داشت.[۱۱]

کراسوس (رئیس دوره‌ای شورا) با سپاهی مرکب از ۴۲ هزار نفر از لژیونرهای ورزیده روم که خود فرماندهی آنان را بر عهده داشت به سوی ایران روانه شد و ارد (اشک۱۳) پادشاه اشکانی، سورنا سردار نامی ایران را مأمور جنگ با کراسوس و دفع یورش رومی‌ها کرد. نبرد میان دو کشور در سال ۵۳ پیش از میلاد در جلگه‌های میانرودان و در نزدیکی شهر حران یا کاره (carrhae) (در ترکیه کنونی) روی داد. در جنگ حران، سورنا با یک نقشه نظامی ماهرانه و به یاری سواران پارتی که تیراندازان چیره‌دستی بودند، توانست یک‌سوم سپاه روم را نابود و اسیر کند. کراسوس و پسرش فابیوس Fabius (پوبلیوس) در این جنگ کشته شدند و گایوس کاسیوس لونگینوس با شمار اندکی از رومی‌ها موفق به فرار گردیدند.

روش نوین جنگی سورنا، شیوه جنگ و گریز بود. این سردار ایرانی را پدیدآورنده جنگ پارتیزانی (جنگ به روش پارتیان) در جهان می‌دانند. ارتش او دربرگیرنده زره‌پوشان اسب‌سوار، تیراندازان، نیزه داران، شمشیرزنان و پیاده‌نظام همراه با شترهایی با بار مهمات بود.[۱۱]

افسران رومی دربارهٔ شکستشان از ایران به سنای روم چنین گزارش دادند: سورنا فرمانده ارتش ایران در این جنگ از تاکتیک و سلاحهای تازه بهره گرفت. هر سرباز سوار ایرانی با خود مشک کوچکی از آب حمل می‌کرد و مانند ما دچار تشنگی نمی‌شد. به پیادگان با مشکهایی که بر شترها بار بود آب و مهمات می‌رساندند. سربازان ایرانی به نوبت با روش ویژه‌ای از میدان بیرون رفته و به استراحت می‌پرداختند. سواران ایران توانایی تیراندازی از پشت‌سر را دارند. ایرانیان کمانهایی تازه اختراع کرده‌اند که با آن‌ها توانستند پای پیادگان ما را که با سپرهای بزرگ در برابر آن‌ها و برای محافظت از سوارانمان دیوار دفاعی درست کرده بودیم به زمین بدوزند. ایرانیان دارای زوبین‌های دوکی‌شکل بودند که با دستگاه نوینی تا فاصله دور و به صورت پی‌درپی پرتاب می‌شد. شمشیرهای آنان شکننده نبود. هر واحد تنها از یک نوع سلاح استفاده می‌کرد و مانند ما خود را سنگین نمی‌کرد. سربازان ایرانی تسلیم نمی‌شدند و تا آخرین نفس باید می‌جنگیدند. این بود که ما شکست خورده، هفت لژیون را به‌طور کامل از دست داده و به چهار لژیون دیگر تلفات سنگین وارد آمد.[۱۲]

جنگ حران که نخستین جنگ بین ایران و روم به‌شمار می‌رود، دارای اهمیت بسیار در تاریخ است زیرا رومی‌ها پس از پیروزی‌های پی‌درپی برای اولین بار در جنگی در حوالی حران، بین فریقین شکست بزرگی خوردند. این جنگ برای روم به قیمت جان بیست هزار نفر مقتول و ده هزار اسیر تمام شد و به روم نیز که با سرسختی همچنان طالب استیلا بر آسیا باقی‌ماند نشان داد که در سرحد بابل و پارت با حریف دلیری سروکار دارد که آن را نباید با چشم کوچک شماری بنگرد.[۱۱]

پس از پیروزی سورنا بر کراسوس و شکست روم از ایران، دولت مرکزی روم دچار اختلاف شدید شد. پس از این جنگ نزدیک به یک قرن، رود فرات مرز شناخته شده بین دو کشور گردید و مناطق ارمنستان، ترکیه، سوریه، عراق تبدیل به استان‌هایی از ایران گردیدند. رومی‌ها برای جلوگیری از شکست‌های آینده و به پیروی از ایرانیان ناچار شدند به وجود سواره نظام در سپاه خود توجه بیشتری نمایند.[۱۲]

سورنا و همسرش ویشکا دو بار جان فرهاد چهارم، پادشاه ایران را از ترور رومیان نجات دادند؛ که بار دوم به قیمت جانشان تمام شد و آن‌ها به وسیله مزدوران رومی کشته شدند. قتل سورنا به‌دست ارد دوم نظریهٔ دیگری است که توسط گیریشمن تاریخ‌نویس فرانسوی ارائه شده‌است.[۱۲]

اما قتل رستم سورن پهلو نقشه پیشرفت پارت را در خاک سوریه متوقف کرد. لشکری که ارد به وسیله پسر جوان خود پاکور و تحت فرمان یک سردار خویش به نام اوساکس به آن سوی فرات فرستاد توفیقی نیافت و چون اوساکس کشته شد و پاکور بازیچهٔ دساسیس رومیان واقع شد، به امر پارت به پایتخت برگشت. روم هم به علت درگیری در جنگ داخلی فرصتی برای تلافی شکست کراسوس پیدا نکرد و نقشه‌ای که یولیوس سزار در این باره داشت با قتل او نقش بر آب شد.[۱۱]

در جنگ[ویرایش]

سورنا در زمان پادشاهی اشک سیزدهم اُرد اول اشکانی، سپاه ایران را در نخستین جنگ با رومیان(نبرد حران) فرماندهی کرد و رومیان را که تا آن زمان در همه جا پیروز بودند، برای اولین بار به سختی شکست داد. در این جنگ کراسوس، پسرش و بیشتر سربازانش نابود شدند که این، بزرگ‌ترین شکست رومی‌ها از ایرانیان در طول تاریخ بوده‌است.

کراسوس که قصد داشت به مانند اسکندر، ایران و هند را فتح کند، از سورنا، سردار ایرانی، شکست خورد و خود و اغلب سربازانش کشته شدند. بنا به قولی محل دفن سورنا در محلی بنام لیوس است (( شمال خوزستان))

یادواره[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

منابع[ویرایش]