تاریخ فارسی
history.wikibix.ir

متضاد دیدم

نویسنده : محمد پارسایی | زمان انتشار : 22 آبان 1399 ساعت 11:53

خطای سرور

متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می‌کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.

دیدن پیدا نشد!

  • از درستی املای واژهٔ نوشته‌شده مطمئن شوید.
  • شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
  • این جست‌وجو را در فرهنگ‌های دیگر انجام دهید.

/daydan/

معنی

خوی؛ عادت؛ دٲب؛ روش.

فرهنگ فارسی عمید

مترادف و متضاد

رویت، رمق، نظر، نگریستن

فعل

بن گذشته: دید
بن حال: بین

دیکشنری

  • آلمانی
  • انگلیسی
  • اردو
  • اسپانیایی
  • ایتالیایی
  • ترکی
  • روسی
  • عربی
  • فرانسوی
  • هندی

behold, perceive, see, sight, watch

نتایج بیشتر تنها برای کاربران ویژه