گردشگري، در سال 2012 همچنان يکي از برترين صنايع و فعاليت هاي درآمدزا و اشتغال زاي جهان به شمار مي رود. اين صنعت توانسته در سال 2011 معادل 1.030 تريليون دلار درآمد نصيب بازارهاي مقصد گردشگري جهان کند. بر اساس پيش بيني هاي سازمان جهاني جهانگردي، آينده بازار اقتصاد و تجارت بين المللي دنيا، بويژه در سال 2020 با تعداد 1.360 ميليارد نفر گردشگر ورودي و تعداد 1.809 ميليارد نفر در سال 2030 در اختيار صنعت گردشگري خواهد بود. اين در شرايطي است که در سال 2020 بالغ بر 717 ميليون و در سال 2030 بالغ بر 1.037 تريليون نفر گردشگر به کشورهاي درحال توسعه سفر خواهند کرد. اين يعني فرصتي براي اين کشورها که اکثرا از پديده اجتماعي و اقتصادي بيکاري و عدم درآمد ارزي کافي در رنج هستند. هم اکنون از 983 ميليون نفر گردشگر بالغ بر 450 ميليون نفر به کشورهاي در حال توسعه سفر مي کنند.
سوال اصلي اين پژوهش نيز در همين راستا تعريف مي شود که به راستي در اين بازار تجارت عظيم بين المللي گردشگري، جايگاه جمهوري اسلامي ايران کجاست و چگونه مي توان با توجه به منابع گردشگري انحصاري موجود در کشور از اين منابع به نفع منافع ملي و کمک به اقتصاد بحران زده کشور استفاده کرد؟ محققين در اين پژوهش تلاش کرده اند تا بر اساس روش تحليلي و توصيفي و استفاده از اسناد کتابخانه اي، و همچنين با استناد به آمار ارائه شده از سوي سازمان جهاني جهانگردي در سال 2012، در يک مقايسه تطبيقي، علاوه بر بررسي و مطالعه شرايط حاکم بر بازار گردشگري جهان، موقعيت و جايگاه ايران را بررسي و براي حضور موثرتر کشور در اين بازار ارائه طريق نمايند. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد که اگر بر اساس اصول علمي بازاريابي، نتوان داشته هاي خود را به محصولاتي با مزيت هاي رقابتي و ويژه تبديل کرد، قطعا نمي توان از اين بازار سهم مناسبي را به دست آورد و صرفا افسوس فرصت هاي از دست رفته براي مسوولان و مردم به جاي خواهد ماند.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /?>