در قرن بيست و يکم، پيشرفت فناوري موجب مي شود تا وقت انسان بيش از پيش آزاد گردد و زمان بيشتري را صرف اوقات فراغت خود نمايد. در واقع اين قرن را بايد عصر صنعت گردشگري نام نهاد. به دليل زير ساخت هاي فناوري، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي ايجاد شده در قرن بيست و يکم، پديده گردشگري يک واقعيت اجتناب ناپذير در رفتار و عمل انسان براي ارضاي روح کنجکاوي او خواهد بود. سفر به ديگر نقاط دنيا چه به صورت حقيقي و واقعي و چه به صورت مجازي، با انگيزه هاي مختلفي جزو ملزومات زندگي قرن بيست ويکم و شکل دهنده جرياني است که مرزهاي ملي و بين المللي را درنورديده، رويکردي فراتر از دولت و ملت خواهد داشت. گردشگري به عنوان يکي از منابع در آمد و ايجاد اشتغال در سطح محلي مي تواند رهيافتي براي توسعه اقتصادي باشد. گردشگري بخصوص در زماني که سود فعاليت هاي ديگر بخش هاي اقتصادي در حال کاهش باشد، جايگزين مناسبي براي آنها و راهبردي براي توسعه است. امروز صنعت گردشگري به اندازه اي در توسعه اقتصادي - اجتماعي کشورها اهميت دارد که اقتصاد دانان آن را «صادرات نامريي» نام نهاده اند. صنعت توريسم از صنايعي است که در سال هاي اخير به سرعت گسترش يافته و در رديف يکي از بزرگ ترين منابع درآمد جهان در آمده است. همچنين بايد افزود که چرخه عظيم مالي که به طور غيرمستقيم طول محور صنعت گردشگري مي چرخد، به مراتب مهم تر از درآمدهاي مستقيم بر اقتصاد جهاني تاثير گذار است. اين مقاله، بر توسعه پايدار گردشگري تاکيد دارد. در اين ديدگاه، توسعه گردشگري با استفاده از منابع موجود به گونه اي است که ضمن پاسخ دادن به نيازهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ضوابط قانوني جامعه و انتظارات گردشگران بتوان وحدت و يکپارچگي، هويت فرهنگي، سلامت محيط زيست، تعادل اقتصادي و رفاه مردم محلي را تامين کرد. اين مقاله ضمن تحليل وضعيت صنعت گردشگري در ايران به نقش، کارکردهاي آن و موانع و راهکارهاي ايجاد صنعت گردشگري پايدار در ايران مي پردازد.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /?>