باغ ایرانی به باغهایی گفته میشود که بر پایه معماری و عناصر تشکیل دهنده آن از جمله ساختار هندسی، آب و درختان و کوشک میانی و غیره عمدتاً در فلات ایران و مناطق پیرامونی متأثر از فرهنگ آن رواج داشتهاست.
در ادبیات ایران به باغ ایرانی «باغ سرا»، پردیس یا فردوس، بوستان یا بستان گفته میشدهاست. واژه باغ ایرانی جدید و ترجمه پرشن گاردن است.[نیازمند منبع]
باغ ایرانی سه ساختار و طراحی منحصر به فرد دارد: اول در مسیر عبور جوی آب قرار دارد. دوم: محصور است با دیوارهای بلند سوم در داخل باغ عمارت تابستانی و استخر آب قرار دارد. این سه مشخصه باغهای ایرانی را متمایز میکند. در واقع این باغ سراهای ایرانی را جهانگردان اروپائی که مشاهده کردند آن را با مشخصه و نام «پرشن گاردن» وصف کردند. باغ ایرانی یا «باغ سرای» به ساختار و طراحی منحصر به فرد آن اشاره دارد. باغ ایرانی با تاریخ پیدایش قنات پیوند دارد اولین باغهای ایرانی در مسیر خروجی قناتها شکل گرفتهاست. نمونه اینگونه باغها را میتوان در طبس، یزد، گناباد، و بیرجند و اکثر مناطق کویری دید. یکی از مشخصههای باغ ایرانی عبور جوی آب در داخل باغ هست که معمولاً در این باغ سراها در وسط باغ استخر و یک عمارت یا ساختمان تابستانی وجود داشتهاست. بعضی باغها به صورت چهار باغ بوده و آب را در ۴ مسیر عبور میدادهاند.[۱]
باغ ایرانی پاسارگاد را ریشهٔ معماری این باغها دانستهاند. کوروش بزرگ شخصاً دستور داده بود که باغ پاسارگاد چگونه ایجاد شود و درختها نیز به چه شکل کاشته شوند و در واقع هندسیسازی باغ و شکل و شمایل آن از دیدگاه کوروش به باغ ایرانی گرفته شدهاست. در دورهٔ ساسانیان نیز باغها در جلوی کاخها و معابد شکل گرفتند و این موضوع در دورهٔ اسلامی نیز ادامه یافت.[۲]
قدیمیترین سند تصویری که نظم باغ ایرانی را به تصویر میکشد به دوره ساسانیان بازمیگردد. در نقش برجسته طاق بستان، صحنه شکار خسرو پرویز، طرح باغ-شکار او را در طاق بستان نشان میدهد. این نقش برجسته تا حدود زیادی هندسه باغ و عملکرد آن را هویدا میکند.[۳]
این باغها عنوان یک ساختار کامل، بیانگر رابطهٔ تنگاتنگ میان بستر فرهنگی و طبیعی است و نشانهای از سازگار نمودن و همسو کردن نیازهای انسان و طبیعت است. در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفتهٔ محیط و ادراک پیچیدگیهای آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجاد میکرد که باعث بقاء و پویایی بستر طبیعی میشد.[۴]
تاریخچه[ویرایش]
باغ مقابل کاخ داریوش سوم در تخت جمشید
آغاز ساماندهی باغ را باید در زمان هخامنشیان جستجو نمود. در باغهای سلطنتی پاسارگاد (سده ۶ پیش از میلاد) وجود هندسه سازمند و منظم در باغ شاهی (اختصاصی) و در مقیاس کلان در باغهای پیرامون کاخها، تبدیل به الگویی شدهاست که بعدها در دوره ساسانی و پس از اسلام شاهد تکامل آن هستیم.[۳]
در نوشتههای گزنفون آمدهاست که شاه هخامنشی هر جا ساکن میشده و به هر جا که میرفته، همواره در نظر داشتهاست که در همه جا باغهایی باشد پر از آفریدههای زیبا، که از زمین میروید. این باغها را پردیس مینامند. اگر هوا مانع نباشد، شاه بیشتر اوقات خود را در چنین باغهایی به سر میبرد.[۵][۶]
اردشیر دوم در سنگنبشتهای در شوش این جمله را نقش کردهاست:[۵][۷]
«به یاری اهورمزدا این کاخ پردیس زندگانی را من ساختم. اهورمزدا و مثره (مهر) مرا از هر بدی بپایند و آنچه را که کرده ام نگاهدارند».
در دوران ساسانی (۶۳۳–۲۲۴م) باغسازی گسترش فراوانی مییابد. جایگاه والای طبیعت در تفکر زرتشت به ویژه پرستش آب موجب گردید تا علاوه بر انتظام انسانی در باغ چشماندازها و بستر طبیعی نیز مطرح گردد. باغ قصرهای این دوره همانند تخت سلیمان و کاخ فیروز آباد بیستون در بستر طبیعی جذاب مانند دریاچه و چشمه مکان یابی گردیدند.
تنوع هندسی مشخصترین ویژگی باغهای این دورهاست. انتظامهای محوری، مرکزی و چهاربخشی در باغهای این دوره دیده میشود. با استقرار تمدن اسلامی در دوره بنیامیه در سامره و اندلس باغهایی احداث گردیدند که همچنان از باغهای ساسانی مورد الگوبرداری قرار گرفته بود. بسیاری از محققین با شکوهترین عصر باغسازی در ایران را در دوره صفویه میدانند. در این دوره باغات در گستره شهر به عنوان هنر شکل دهنده ساختار فیزیکی شهر بودند و همچون منظومهای سبز تمامی ساختار شهر را تحت تأثیر قرار میدادند. باغسازی در دوران صفویه از قزوین شروع شد. این شهر به عنوان پایتخت صفویه انتخاب گردید و به صورت باغ شهر سازمان یافته بود که اکنون از باغهای درباری بجز چند ساختمان چیزی باقی نماندهاست. در زمان شاه عباس، پایتخت از قزوین به اصفهان تغییر مکان داد. در اصفهان از همنشینی فضاهای فضاهای شهری، خیابان، میدان و باغ ساختار هندسی این باغ شهر شکل گرفت.
سیر تحول طراحی باغ در دورهٔ صفویه نیز همانند زنجیرهای به دورهٔ تیموریان مرتبط بوده و در دوران قاجاریه به علت ارتباطات فرهنگی گسترده ایران با اروپا نشانههایی از از الگوی باغسازی اروپایی در باغهای ایران نفوذ کرد و در دوران پهلوی به علت سهولت تردد بین ایران و دیگر کشورهای اروپایی احداث باغها و پارکهای اروپایی یا آمیختهای از آنها رواج یافت.
ابتداییترین و سادهترین اصل هندسی باغ ایجاد محوری در میانهٔ باغ و به موازات طول آن میباشد. بهطور معمول در دو طرف این محور درختان سایه انداز کاشته شدهاست. هندسه باغ از تقسیمات راست گوشه تشکیل شدهاست. مهمترین این تقسیمات، انتظام چهار بخشی است. انتظام باغ بر اساس هندسه محوری و تقارن است.
شکل باغ ایرانی شامل انتظام آب، انتظام گیاه و انتظام معماری است. این انتظام در قالیهای ایرانی نیز قابل جستجو میباشد و عناصر این انتظام (آب، گیاه و معماری) در نگارگری ایرانی موجودند و تصویری ایدهآل از باغ ایرانی را ارائه میدهند.[۸]
واژهشناسی[ویرایش]
ایرانیان از دیرباز به ساختن باغها و باغچه در حیاط و اطراف بناها علاقهٔ خاصی داشتند، در نوشتههای مورخان یونانی نزدیک به ۳۰۰۰ سال پیش، پیرامون خانههای بیشتر ایرانیان را باغها احاطه کرده و باغچههایی را که در اطراف بنا میساختند په اره دئسه مینامیدند که به معنای پیرامون دژ یا دیس بود. دیس به معنی بنا و کسی را که دیس میساخت ،دیسا یعنی بنّا میخواندند. نمونهای از این باغها، پردیس تخت جمشید است که خشایار شاه در هنگام شمردن بناهایی که ساخته از آن نام برده. واژه پردیس به معنای بهشت، در زبان عربی فردوس و در زبانای دیگر به پارادایز (به معنی محوطه محصور و مدور باغ) نامیده میشود. بهشت یا وهشت به معنای بهترین زندگی است و این بهشت به شکل باغی سبز، خرم و زیبا مجسم میشدهاست. ما برای این مفهوم واژه جنت، فردوس، بهشت یا رضوان را بکار میبریم. در فارسی قدیم واژه پالیز نیز همین معنا را داشته ولی امروز فقط به مزرعه خربزه اطلاق میشود. چنانکه فردوسی حکیم گوید: «وز آنجا به پالیز بنهاد روی» بعدها واژه باغ سرای در ادبیات ایران جای پردیس را گرفت. پالیز که احتمالاً تغییر یافته همان پردیس باشد بیشتربه مزرعه خربزه اطلاق شد.[۱]
- امروزه این واژه در زبان یونانی به صورت paradeisos به معنی باغ، و در زبان فرانسه به صورت paradis و در زبان انگلیسی به صورت paradise به معنی بهشت به کار برده میشود؛ بنابراین ایرانیان تصور ذهنیشان را از بهشت که به پاداش اعمال نیک به آنها میبخشیدهاند، در باغهایی سرسبز و خرم تجسم بخشیدهاند. در بهشت کوثر هست و درختان و گلها و جویبارها، و در باغ نیز آب روان خوش و گلهای زیبا و درختهایی که میتوان در سایهٔ آنها آرمید و این محصور در دیواری است که مانع ورود جهنمیان به آن میشود. ”[۹]
بررسی اولین چهار باغ[ویرایش]
برای یافتن مفاهیم موجود در فرم چلیپایی باغ و درک بهتر ریشههای آن لازم است که نخست علل ساخت اولین چهار باغ را بررسی کنیم. طبق یافتههای باستانشناسی اولین باغی که با فرم چهار باغ در ایران شکل گرفته، باغ پاسارگاد است که توسط کوروش کبیر ساخته شد.
الف- علل ساخت باغهای بینالنهرین
تاریخ دقیق شروع باغسازی یا کشاورزی در بینالنهرین معلوم نیست. مدارکی در عراق- در نزدیکی مرز ایران، عراق و غربیترین کوهپایههای زاگرس مرکزی- مربوط به نیمهٔ هزارهٔ ششم ق. م به دست آمده، که بیانگر پیشینهٔ آبیاری مزارع کشاورزی در کوههای زاگرس است. ”[۱۰]
ب- مفاهیم موجود در پاسارگاد
۱- نظمی که نشان از عالم هستی دارد برای بیان قدرت شاه به کار میرود، آنچه از بررسی باغسازی در بینالنهرین حاصل گشته نشان میدهد که از باغهای ساخته شده در زمان نزدیک به هخامنشیان، برای نشان دادن قدرت سیاسی کشور استفاده میشد، یعنی فضا را به گونهای طراحی میکردند که با آنها کشورهای تابعه و خراج گزاران مراجعهکننده، بفهمانند که توسط حاکمی قدرتمند اداره میشوند. با توجه به تأثیرپذیری هخامنشیان از بینالنهرین و همچنین توجه به این نکته که پاسارگاد کاخ - باغی حکومتی بوده میتوان این برداشت را داشت یکی از دلایل ساخت پاسارگاد نشان دادن قدرت سیاسی هخامنشیان بودهاست.
۲-ایجاد ارتباط بین باغ و کاخ هنگامی که کوروش به سلطنت رسید به تأثیر از باغهای بینالنهرین کاخ باغی را ساخت که بیانگر قدرت هخامنشیان در پاسارگاد بود. باغهای آشور، یا مجزا از کاخ و معبد طراحی میگردید یا پیوسته با آنها ساخته میشد. باغ کوروش، با توجه به ایوانهای طویل موجود در کاخهای پیرامون محوطهٔ باغ، به عنوان بخشی هماهنگ و مکمل با کاخها بنا گشته. ترکیب کلی متشکل است از سه کوشک، با ایوانهایی کشیده، در پیرامون یک محوطهٔ مستطیلی شکل.
۳-باغ، تداعیکنندهٔ بهشت در ایران گل و گیاه و سبزه همیشه برای مردم جاذبهٔ خاصی دارد. دلایل آن را میتوان به صورت زیر فرض کرد: اقلیم گرم و خشک و گرمای سوزان آفتاب و همچنین خاطرهٔ بد کویر و بیابانهای خشک باعث ایجاد این علاقه شدهاست. وضعیت اقلیمی این منطقه، آن چنان جلوهٔ بدی در ذهن ایرانیان ایجاد کرده، که کویر را جای دیوان و ددان دانسته، در مقابل، بهشت را همیشه باغی سرسبز و خرم تصور کردهاند. به همین دلیل باغ در ایران محیطی مقدس بهشمار میآید. ”[۱۰]
هندسه[ویرایش]
باغهای ایرانی را یا در زمینهای مسطح ایجاد میکردند و باغهای دشتی بودند یا در زمین شیبدار، که امکان میداد باغ را با آبشارها و درختهای بیشتر، زیباتر ساخت. مانند باغ تاج نظر ،باغ شاهزاده ماهان و باغ تخت شیراز. در باغ ایرانی توجه خاصی به شکلهای هندسی میشد و شکل مربع که فاصله بین اجزاء باغ را ساده و روشن نشان میداد از اهمیت خاصی برخوردار بود. برای کاشت درخت، نخستین گام، دقت در تعیین فاصله محل کاشت از هر طرف بود و بدین ترتیب مربعهایی شکل میگرفت که از هر طرف میتوان ردیف درختان را دید. در باغهای ایرانی علاوه بر عمارت یا کوشک اصلی بناها سردر هم بود که در حقیقت بیرونی باغ یا محل پذیرایی محسوب میشد. در میان کرت باغ ایرانی معمولاً گیاهانی میکاشتند که زیاد بلند نشوند و همیشه سبز و زیبا باشند. یک اصل مهم در باغسازی ایرانی چشمانداز اصلی به شکل مستطیلی کشیده است.
- در هندسه باغ ایرانی ۲ اصل مهم بود: سه کشیدگی در کنا هم و تقسیم باغ به مربعهایی که خود دارای تقسیماتی منظم و مربع شکل بودند. ”[۹]
گونه درختان[ویرایش]
برای ایجاد سایه، در باغهای ایرانی از درختان سایه افکن استفاده میشد. در دو خیابان دو طرف میان کرت یا آبنما، برای کمک بیشتر به ایجاد سایه، گذرگاههای باغها را باریکتر انتخاب کرده تا سایه درختان دو طرف همه سطح گذرگاه را بپوشاند و به این ترتیب دالان سرپوشیدهای از درختان میساختند. درختانی که معمولاً کنار خیابانهای باغ، در محور اصلی، مینشاندند سرو، کاج و نارون؛ یا سرو، کاج و چنار؛ یا سرو، کاج و ارغوان بود.[۱۱]
گلها در باغ
جایگاه گلها در باغ درپای درختان بود. گلهایی کاشته میشد که خاصیتی داشته باشند، هم از عطر آنها استفاده میشد و هم از گلبرگ هایشان حلوا و مربا درست میکردند و برخی از آنها خاصیت دارویی داشتند. بنه گاه زمینی بود مربع مستطیل یا گرد که نشیمن تابستانی در کنار درختهای کهن بود. در کنار این نشیمنگاهها گل ابریشم و نسترن معطر یا خرزهره به خاطر دفع حشرات میکاشتند. ”[۹]
باغ – فرش ایرانی[ویرایش]
تزئینات باغ جهان نما-شیراز
فرش ایرانی بهترین تجسم باغ، پس از تجسم معمارانه آن در فرهنگ ایرانی است. باغ، موضوع بسیاری از نقشهای فرش. قالی ایرانی است تا جایی که آرتور پوپ در این باره مینویسد: باغ مهمترین موضوع مورد علاقه ایرانی هاست و تقریباً در همه قالیهای ایرانی به شکلی شکوه مندانه و زنده به چشم میخورد. فرش ایرانی بیشتر باغ است تا فرش، در کنار حوضچههای مرکزی، درختان در نهایت زیبایی کاشته شده و با گلها تزئین گشته. در ذهن ایرانی، باغ تمثیل قطعه ایست از بهشت و از جهان بیرون خود دور است و آسایش جسم و آرامش روح را به همراه دارد.[۱۲]
فرش ایرانی، باغی گسترده بر سطح زمین را نمایش میدهد و دید متعالی یعنی امکان دید ناظر از بالا را برای فرد فراهم میکند. در گذشته فرد با ورود به باغ و طی مرحله به مرحله مسیر با محیط باغ آشنا میشد و در طی فرایند زمانی – مکانی به شناخت و درک باغ نائل میشد. حال آنکه باغ – فرش در یک نگاه اجمالی تمامی باغ را به معرض دید میگذارد. تصویر کردن باغ با طرحی ساده یا صحنهای ویژه رضایت مخاطب را جلب نمیکند بلکه باید مفهومی عمیق دربرداشته و تنها هنر تجریدی و تزئینی شایسته چنین کاری است. در دوران پس از اسلام نمادین شدن طرح و نقوش و تأکید بر غیر مادی بودن عناصر طبیعی مد نظر بوده و ایرانیا با ارائه هندسهای قوی و غنی این نیاز را بر طرف ساختند. پرسپکتیو در طراحی باغ – فرش جایی نداشته و این گونه به نظر میآید که حاشیه در فرش حکم دیوار در باغ را دارد، نه به عنوان قاب محدودکننده بلکه به عنوان پنجرهای به سوی ادراک در برابر چشم ناظر.[۱۳] در ایران باغ فضایی محصور و ایمن از پیرامون خود است. مانند یک آبادی در میان صحرا، مطبوع و خوشایند است. میشل فوکر مینویسد:فرش ایرانی، باغی متحرک در فضا – مکان است. باغ هم کوچکترین قطعه از جهان است و در عین حال تمامی جهان. در اصل باغ در فرش ایرانی خاصیت بی زمانی – بی مکانی مییابد. در تولید به روش سنتی فرش، که معمولاً بافنده و مصرفکننده آن یکی است، باغ- فرش آن طرح و نقشی است که در ذهن و تخیل بافنده است. فرش، این باغ متحرک، هم محیطی از باغ را به خانه میآورد، هم یادآور آسایش و آرامش باغ است و هم محیط باغ را یادآور میکند.[۱۴]
بازتاب باغ در فرش ایران[ویرایش]
باغ تمثیلی است از بهشت موعود آئینهای مختلف. نشانی از تعلق آدمی به زیباییهای این جهان. طراح فرش، خواهان بهشت جاودان است. مفهوم معمارانه باغ، بازتاب حس مکان است و باغ تصویر کلی کیهان را به نمایش ی گذارد. این مفهوم از راه هندسه رنگ و ماده به حیطه حواس در میآید؛ بنابراین باغ در جهان بینی مشرق زمین ایران، هندسی طراحی میشود.[۱۵]
در باغ هندسی، که طرح مسلط باغ ایرانی است، تقسیمات و اشکال کلی در چهارچوب قواعد ریاضی و تابع نظام هندسی است. بر این مبنا طراحی باغ در فرش خصوصیات فوق را به همراه آمیزهای از باورها و اندیشههای دینی زمان خود را دارا بوده. شرحی که قرآن مجید از بهشت آورده؛ چهار جوی از آب و شیر و عسل و شراب را مطرح کرده.
عمده قالیهای گلستان باقیمانده از دوره صفوی به بعد بافته شده و بهطور مشخص دارای نقشه گلستان است. فرش دارای چند حاشیه گلدار و حاشیه پهن است. درخت، بلبل و متنی که شبکه آبیاری و چند استخر آن را به چند بخش مهم تقسیم کردهو هر بخش داراری ۴–۶ قسمت است. حرکت آب در جویها با خطهای موجی و آبی رنگ نمایان میشود.[۱۶]
پردیس در بستر معماری و فرش ایران[ویرایش]
خواجه نصیرالدین طوسی بر اساس آموزههای عرفانی، هر یک از چهار وجه شناخت را به واسطه نمادین یکی از نوشیدنیهای موعود به اهل طریق معرفی میکند: اول شناخت پدیدهها از طریق حواس عقلانی که نمود آن، آب است. دوم شناخت از راه تخیل که نمود آن شیر است. سوم شناخت از راه حکمت که نمود آن عسل است و چهارم شناخت از راه شهود عارفانه که نمود آن شراب عشق است.[۱۷]
- مقایسه ویژگیهای باغ در معماری و فرش
- اندیسه و جهان بینی حاکم بر طراحی باغ در هر دو یکی است. باغ نمایانگر عالم بالا و بازتابی از بهشت است.
- طرح کلی در هر دو مورد برگرفته از برداشت مؤمنان از فردوس آرمانی است؛ که از متون مذهبی گرفته شده و هر دو تجسم بهشت قدسی است.
- چیدمان عناصر و اجزاء آن نشاط و شادابی و آرامش را به مخاطب القا میکند.
- سامانههای اساسی چهارگانه: معماری، آبیاری، کاشت و تفرجگاه را در هر دو ایفا میکند. دیوار در باغ برابر حاشیه در فرش است.
- نظام آبیاری در هر دو از یک حوض مرکزی با چهار محراب اصلی آغاز و به صورت متقارن در چهار طرف باغ قرار میگیرد.
- درختان و گیاهان با رنگهایی شاد، پرندگان بر شاخسار درختان، جویبارها و ماهیان همگی نشان سرزندگی در فرش و معماری است.
- وجود باغ باعث پیوند زمانی میان بهار و زمستان در اقلیم و محیط پیرامون خانه است و باعث تفکر و تعقل در مورد فردوس جاودانی است.
- طرح باغی فرش ایرانی با باورهای آئینی ایرانیان همسو بوده.
- طرح کلی فرشهای ایرانی با طرح باغهای ایرانی هماهنگ است.
- باغ ایرانی و قالی ایرانی هردو نمایانگر بهشت جاودان است.[۱۸]
میراث جهانی[ویرایش]
مجموعه نه باغ ایرانی در ایران و دو باغ در هند و یک باغ در پاکستان، در سال ۲۰۱۱ به عنوان میراث جهانییونسکو به ثبت رسیدهاند. این باغها عبارتند از:[۱۹]
باغهای ایرانی که در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاند
دستهبندی مکانی[ویرایش]
گل اطلسی -باغ دلگشا - شیراز
درختان سبز باغ دلگشا-شیراز
در تمام شهرها و روستاهای ایران بخصوص در مناطقی که دارای قنات هستند باغ ایرانی یا باغ سرای ایرانی وجود داشتهاست.
- بعضی از معروفترین باغهای ایرانی را میتوان به صورت زیر فهرست بندی کرد.
استان اصفهان[ویرایش]
استان فارس[ویرایش]
- باغ ایرانی پاسارگاد (م. ج)
- باغ ارم (م. ج)
- باغ دلگشا
- باغ نارنجستان قوام
- باغ عفیف آباد
- باغ جهان نما
- باغ نظر
- باغ جنت
استان قزوین[ویرایش]
استان کرمان[ویرایش]
- باغ شاهزاده ماهان (م. ج)
- باغ فتحآباد
- باغ امام جمعه (صالحی)
- باغ خانه محمداسماعیلخان نوری
- باغ هرندی
- باغ بیرمآباد
استان خراسان جنوبی[ویرایش]
- باغ اکبریه (م. ج)
- ارک بیرجند
- باغ ملی گناباد
- باغ ملی مشهد
- باغ سرایان
استان خراسان رضوی[ویرایش]
استان کهگیلویه و بویراحمد[ویرایش]
- باغ چشمه بلقیس چرام
استان خوزستان[ویرایش]
- باغ پارک مدرن، اهواز
استان سمنان[ویرایش]
استان مازندران[ویرایش]
استان تهران[ویرایش]
استان همدان[ویرایش]
استان یزد[ویرایش]
- باغ دولتآباد (م. ج)
- باغ پهلوانپور (م. ج)
- باغ گلشن طبس
باغهای ایرانی خارج از مرزهای کنونی کشور ایران[ویرایش]
باغ ایرانی یا پرشن گاردن فقط در داخل مرزهای جغرافیایی ایران محدود نمانده و به حوزه تمدن ایرانی در دیگر کشورهای همسایه (امروزی ایران) که در گذشته جزو سرزمینهای ایران محسوب میشدند نیز وجود داشته و دارد، یکی از بهترین نمونههای باغ ایرانی در خارج از ایران آرامگاه همایون در دهلی و نسخه کپی شده از آن در تاج محل در اگرای هندوستان است.[۱]
نگارخانه[ویرایش]
جستارهای وابسته[ویرایش]
- Dariush Borbor, "The Influence of Persian Gardens on Islamic Decoration", Architecture Formes Fonctions, vol. 14, ed. Anthony Krafft, Lausanne, Switzerland, 1968, pp. 84–91
- مدخل «تأثیرگذاری باغهای ایرانی بر تزئینات دوران اسلامی» (The Influence of Persian Gardens on Islamic Decoration) در مجله پل فیروزه، ویژه میراث فرهنگی معنوی، شماره 18، تابستان 1388، تهران، صص 33-50.
- نقش پارسی بر احجار هند
- نصیرالدین همایون
- چهارباغ
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰۱٫۱۱٫۲قنات و باغ ایرانی
- ↑«جام جم». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۲۰ اوت ۲۰۱۱.
- ↑ ۳٫۰۳٫۱مهربانیگلزار، محمدرضا؛ "کشف ساختار فضایی و منظرین مجموعه پاسارگاد"؛ مجله منظر، شماره 20، پاییز 1391، صفحه 6-11
- ↑ حیدری ۱۳۸۷، ص۳
- ↑ ۵٫۰۵٫۱«پردیس». واژهیاب. دریافتشده در ۲۳ خرداد ۱۳۹۶.
- ↑حسن پیرنیا، ایران باستان، ۱۴۶۷، ۱۵۰۴، ۱۵۶۴ و ۱۶۱۱.
- ↑حسن پیرنیا، ایران باستان، ۱۴۶۷، ۱۵۰۴، ۱۵۶۴ و ۱۶۱۱.
- ↑ حیدری ۱۳۸۷، ص۳الی۵
- ↑ ۹٫۰۹٫۱۹٫۲ پیرنیا، محمد کریم (۱۳۷۳). ؛ " باغهای ایرانی " نشریه آبادی شماره 15. مرکز مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی ایران.
- ↑ ۱۰٫۰۱۰٫۱ دو فلصنامه تخصصی دانش مرمت و میراث فرهنگی سال پنجم شماره 3 و 4. تابستان و پاییز ۱۳۸۸.
- ↑ نقیزاده، محمد (شماره 24). درختان مقدس و کهنسال. ماهنامه پیام سبز.
- ↑ شاهچراغی - اسلامی، آزاده - سید غلامرضا (شماره 9 بهار 1387 صفحه 69). فصلنامه علمی پژوهشی انجمن علمی فرش ایران.
- ↑ شاهچراغی - اسلامی، آزاده - سید غلامرضا (شماره 9 بهار 1387 صفحه 70). فصلنامه علمی پژوهشی انجمن علمی فرش ایران.
- ↑ شاهچراغی - اسلامی، آزاده - سید غلامرضا (شماره 9 بهار 1387 صفحه 71). فصلنامه علمی پژوهشی انجمن علمی فرش ایران.
- ↑ اردلان، نادر و بختیار (۱۳۷۹). نشر خاک.
- ↑ حصوری، علی (شماره 89-93. مرداد و آذر.). باغ مینوی فردوس و طرح قالی ایرانی. شماره 89-93. ماهنامه کلک.
- ↑ کورکیان - سیکر، ا. م-ژ. پ. (1377 صفحه 5). باغهای خیال هفت قرن مینیاتور ایران، ترجمه پرویز مرزبان. تهران. نشر فرزان.
- ↑ دکتر چیتسازیان، امیرحسین. مقاله بازشناسی پردیس در بستر نمادگرایانه معماری و فرش ایران.
- ↑یونسکو